من همه نیلوفران را فرش راهت میکنم / من جهانی را فدای یک نگاهت میکنم.
******
در گلستان وجودم تو بدان شمع منی / نازنینم این را بدان همیشه در قلب منی.
******
آن روز ما پیروزیم که دلامون با هم یاره / بین قلب های ما پل به جای دیواره
******
می توانی بروی قصه و رویا بشوی راهی دورترین گوشه ی دنیا بشوی
من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی
******
مثل گل صد برگ شکوفــا شده ای / چون مـــاه چهار ده شکوفا شده ای
در آینـه ی نگاه من چشم بدوز / تا در یابی چقدر زیبا شده ای
******
ای روی گشـــاده خُلق تنگ آمده ای / آهــوی رمیده چـون پلنـگ آمـده ای
آن روسری سپید می دانی چیست؟ / بــــا پـرچم آشتی بـه جنگ آمـده ای
******
بسیـار تماشایی و آراسته ای / از رونق مـاه آسمان کاسته ای
انگار نه انگار که مارا دیدی / از روی کدام دنده بر خاسته ای؟
******
خیال من! محال من! دلیل قیل و قال من دوباره جار میزنم...
کجـــــــــــــــــــــااااااااااااایییییییی مال من!
******
آشنای شهر بارون بیا من شدم پشیمون / فکر این شکسته دل باش پشت ابرا نشو پنهون
******
در دیده به جای خواب ، آب است مرا / زیرا که به دیدنت شتاب است مرا
******
دل جز ره عشق تو نپوید هرگز / جان جز سخن عشق نگوید هرگز
صحرای دلم عشق تو شورستان کرد / تا مهر کسی در آن نروید هرگز
******
من یک نامه عاشقانه ام ، بازم کن / محتاج کمی نوازشم ، یارم باش
هر قدر که سکه ای سیاهم ای دوست / در قلک سیـنـ ه ات پس اندازم کن
******
آن قدر عشق تو دارم که اگر آه کشم / ز لبم بوی کباب جگرم میآید !
******
قویی که شنا میکرد در برکه چشمانت / موجی که رها میشد در بستر چشمانت
بویی که نفس میزد در دام گریبانت / من بودم و خواهم بود همواره پریشانت
******
ببندم شال و میپوشم قدک را / بنازم گردش چرخ و فلک را
بگردم آب دریا ها سراسر / بشویم هر دو دست بی نمک را
******